تجارت جهانی در عصر حاضر نیازمند تسلط به اصطلاحات تجاری به زبان انگلیسی است که یکی از ابزارهای کلیدی برای موفقیت در بازارهای بینالمللی محسوب میشود. درک و استفاده صحیح از این اصطلاحات نه تنها ارتباطات تجاری را تسهیل میکند بلکه در مذاکرات، قراردادها و تعاملات با شرکتهای خارجی نیز نقش بسزایی ایفا مینماید. بنابراین، آشنایی با این اصطلاحات برای افرادی که در حوزه تجارت بینالمللی فعالیت میکنند ضروری است. در این مقاله، به معرفی و توضیح مهمترین اصطلاحات تجاری به انگلیسی میپردازیم که میتواند به عنوان یک منبع ارزشمند برای تجار، مدیران و دانشجویان رشتههای مرتبط مورد استفاده قرار گیرد. همچنین، با ارائه مثالها و کاربردهای عملی، به شما کمک میکنیم تا این اصطلاحات را در موقعیتهای واقعی به کار ببرید و مهارتهای تجاری خود را ارتقا دهید.
کلمات انگلیسی تجاری
آشنایی با کلمات و اصطلاحات تجاری انگلیسی در دنیای تجارت بینالملل بسیار اهمیت دارد. در اینجا برخی از مهمترین این اصطلاحات را معرفی میکنیم:
Liquidity: نقدینگی – میزان دسترسی به وجه نقد یا معادلهای آن در یک شرکت.
Market Share: سهم بازار – درصد فروش یک شرکت نسبت به کل فروش بازار.
ROI (Return on Investment): بازگشت سرمایه – نسبت سود به سرمایهگذاری.
B2B (Business to Business): تجارت بین شرکتها – نوعی از تجارت که بین دو شرکت انجام میشود.
B2C (Business to Consumer): تجارت با مصرفکننده – نوعی از تجارت که بین شرکت و مصرفکننده نهایی انجام میشود.
Merger: ادغام – فرآیندی که در آن دو یا چند شرکت به یک شرکت واحد تبدیل میشوند.
Acquisition: تصاحب – خریداری یک شرکت توسط شرکت دیگر.
Stakeholder: ذینفع – افرادی که به نوعی با شرکت در ارتباط هستند و از فعالیتهای آن تاثیر میپذیرند.
Dividends: سود سهام – بخشی از سود شرکت که به سهامداران پرداخت میشود.
Equity: حقوق صاحبان سهام – ارزش خالص داراییهای یک شرکت منهای بدهیها.
عناوین و موقعیت های شغلی به انگلیسی
تجارت و شرکتها، عناوین و موقعیتهای شغلی متنوعی وجود دارد که هر کدام نقشها و مسئولیتهای خاص خود را دارند. در اینجا به برخی از مهمترین عناوین شغلی اشاره میکنیم:
CEO (Chief Executive Officer):
مدیر عامل – بالاترین مقام اجرایی در یک شرکت که مسئولیت کلی مدیریت و تصمیمگیریهای استراتژیک را بر عهده دارد.
CFO (Chief Financial Officer):
مدیر مالی – مسئول مدیریت مالی شرکت، از جمله برنامهریزی مالی، نظارت بر حسابداری و مدیریت سرمایه.
COO (Chief Operating Officer):
مدیر عملیات – مسئول نظارت بر عملکرد روزانه شرکت و تضمین کارایی و اثربخشی فرآیندها.
CTO (Chief Technology Officer):
مدیر فناوری – مسئول توسعه و اجرای استراتژیهای فناوری شرکت.
CMO (Chief Marketing Officer):
مدیر بازاریابی – مسئول برنامهریزی و اجرای استراتژیهای بازاریابی و تبلیغاتی.
HR Manager (Human Resources Manager):
مدیر منابع انسانی – مسئول جذب، آموزش و مدیریت کارکنان.
Project Manager:
مدیر پروژه – مسئول برنامهریزی، اجرا و نظارت بر پروژهها.
Product Manager:
مدیر محصول – مسئول توسعه و مدیریت محصولات شرکت.
Sales Manager:
مدیر فروش – مسئول برنامهریزی و اجرای استراتژیهای فروش و ارتباط با مشتریان.
Customer Service Manager:
مدیر خدمات مشتری – مسئول ارائه خدمات به مشتریان و حل مسائل آنها.
وظایف کاری به انگلیسی
Conducting Market Research: انجام تحقیقات بازار
Developing Marketing Strategies: توسعه استراتژیهای بازاریابی
Managing Financial Records: مدیریت سوابق مالی
Supervising Employees: نظارت بر کارکنان
Overseeing Production Processes: نظارت بر فرآیندهای تولید
Preparing Reports and Presentations: تهیه گزارشها و ارائهها
Handling Customer Inquiries and Complaints: رسیدگی به پرسشها و شکایات مشتریان
Negotiating Contracts: مذاکره قراردادها
Monitoring and Evaluating Performance: نظارت و ارزیابی عملکرد
Coordinating Team Activities: هماهنگی فعالیتهای تیمی
جملات و اصطلاحات کاری در محیط کار
Let’s schedule a meeting to discuss this further:
بیا یک جلسه برای بررسی بیشتر این موضوع برنامهریزی کنیم.
Could you please provide an update on the project status?:
لطفاً میتوانید بهروزرسانی از وضعیت پروژه ارائه دهید؟
I’m looking forward to working with you:
من مشتاق همکاری با شما هستم.
We need to meet the deadline:
ما باید به ضربالاجل برسیم.
Let’s review the report together:
بیا گزارش را با هم بررسی کنیم.
Please let me know if you have any questions or concerns:
لطفاً اگر سوال یا نگرانی دارید به من اطلاع دهید.
I will send you the documents by the end of the day:
من اسناد را تا پایان روز برای شما ارسال خواهم کرد.
Can we reschedule our meeting?:
آیا میتوانیم جلسهمان را دوباره برنامهریزی کنیم؟
Great job on the presentation!:
ارائه عالی بود!
We need to follow up on this issue:
ما نیاز داریم که به این موضوع پیگیری کنیم.
کلام پایانی اصطلاحات تجاری به انگلیسی
تسلط به اصطلاحات و مفاهیم تجاری به زبان انگلیسی ابزاری حیاتی برای موفقیت در دنیای تجارت بینالمللی است. با آشنایی و استفاده صحیح از این اصطلاحات میتوانید ارتباطات تجاری خود را بهبود ببخشید و در مذاکرات و تعاملات خود مؤثرتر عمل کنید. اگر مایل به تقویت مهارتهای زبان انگلیسی تجاری خود هستید، پیشنهاد میکنیم در کلاسهای کاربردی انگلیسی تجاری لینگار شرکت کنید. این کلاسها با ارائه آموزشهای تخصصی و کاربردی میتوانند به شما کمک کنند تا در محیطهای کاری بینالمللی موفقتر عمل کنید و اعتماد به نفس خود را افزایش دهید. برای مشاوره رایگان و کسب اطلاعات بیشتر تماس بگیرید.